روی تخته سنگی نوشته شده بود: اگر جوانی عاشق شد چه کند؟ من هم زیر آن
نوشتم: باید صبر کند. برای بار دوم که از آنجا گذر کردم زیر نوشته ی من کسی
نوشته بود: اگر صبر نداشته باشد چه کند؟ من هم با بی حوصلگی نوشتم: بمیرد
بهتر است. برای بار سوم که از آنجا عبور می کردم. انتظار داشتم زیر نوشته من
نوشته ای باشد. اما زیر تخته سنگ جوانی را مرده یافتم..
:: بازدید از این مطلب : 1452
|
امتیاز مطلب : 640
|
تعداد امتیازدهندگان : 174
|
مجموع امتیاز : 174